سخنی برای روابط عمومی

 

در ذهن و ضمير هر كس و هر جا  تصوير يكساني از روابط عمومي نيست.در روزگاراني ماضي يكي از اهالي خطه روابط عمومي گلايه آميز مي گفت و مي نوشت كه :"... از جمله در بوادي پشت كوه قاف در چشم غالب رؤسا  تشكيلاتي زايد مي نمايد كه مسؤلش به كاري معتبر نيايد.در كف اقبالش همين پيداست كه بايستي عكسي  پوستري    پارچه اي  چيزي بچسباند و بچه اي حرف شنو باشد. در سوگواري ايام – كه بيشتر اوراق تقويم سال و ماه است – در و ديوار سياه پوش كند و در اعياد با پخش شربت و شيريني  مولودي خواني كند.موضوعات پيش پا افتاده را- كه رئيس مي پسندد-  به ارباب جرايد دهد. گاه كاهي به كوهي بدل كند و گاه كوهي را به كاهي نگيرد . ... سرگردان حول يك نقطه بچرخد و درجا  بزند و حركت رو به جلو نداشته باشد.  اين چنين است كه بعد از پنجاه شصت سال عمر شناسنامه اي  در روابط عمومي تخصصي موجود نيست و نسبت به دنياي جديد رسانه ها شناختي وجود ندارد.  اطلاع رساني  با تبليغات يكسويه عوضي گرفته می شود.از پيچيدگيهاي افكار عمومي خبری نیست و...و اگر نه چنين بود پس از طي بيست و اندي سال از انقلابي كه خود رنسانس عظيم فرهنگي است  این نهاد خود را به كانون زايندگي فكر و انديشه و فرهنگ تبديل مي كرد و انديشه به حاشيه نمي راند و متن را با شعار بي پشتوانه پر نمي كرد. " حالا اگرچه همه اين حرفها پذيرفتني نيست و در سالهاي اخير اتفاقات مثبتي هم افتاده  كه از سمع ونظر آن همكار قديمي دور مانده است لذا معتقديم روابط عمومي به عنوان نماينده امين اداره و مردم و مسئول برقراري ارتباط اين هر دو  بيش از هر بخش ديگربايد پذيراي اين نقد تلخ باشد و در صدد اصلاح و تقويت بنيه خود بر آيد...  اگر چه به هيچ رو سهم و نقش رؤساي ادارات وسازمان ها كمتر از اصحاب روابط عمومي  در چند و چون اين تحول نيست.

يزد فردا - مشق كوير

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا